وقتی بسیاری از کاربران فضای مجازی فارسیزبان در اواخر آبان ۱۳۹۹ متوجه شدند که چگونه برنامه ۲۰:۳۰ در شبکه دوم صداوسیما هشتگ «کدام آبان» آنان را دزدیده است و عملا ماهیت اعتراضی آن را به ماهیتی علیه محمدرضاشاه عوض کرده است، شاید در ابتدا حیرتزده شدند. حیرت از اینکه چگونه از هشتگی که به یاد آبان ۹۸ خلق شد و هزاران توییت با آن زده شد، ماهیتزدایی صورت میگیرد و بدتر آنکه این ماهیتزدایی کاملا در جهت امیال حکومتیست.
«آمنهسادات ذبیحپور» در ۲۴ آبان ۱۳۹۹ مدعی شد که هشتگ کدام آبان به سفر محمدرضاشاه پهلوی به ایالات متحده آمریکا در ۲۳ آبان ۱۳۵۷ ارتباط دارد!
طبیعی بود که ذبیحپور نمیتوانست کاملا با دست خالی چنین مصادرهای کند و چنین ادعای گزافی را مطرح کند. به همین علت نیاز بود یک فضاسازی حداقلی ایجاد شود. از اینرو کاربرانی که «ارزشی» خوانده میشوند با هشتگ «کدام آبان» توییتهایی را درباره سفر شاه به ایالات متحده و با مضمون تخریبگرانه نوشتند که دستمایهای شود برای آمنهسادات ذبیحپور تا با استناد به این توییتها بتواند این ادعا را به میان بیاورد که هشتگ کدام آبان را کاربران طرفدار جمهوری اسلامی علیه پهلویها ترتیب دادهاند!
در واقع این صرفا یک نمونه و یک پرده نسبتا ساده از جنگ روانی، اطلاعات انحرافی و پخش عامدانه اخبار اشتباه از سوی کارگزاران رسانهای و مجازی جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی در فضاسازی علیه جریانهای مخالف خود هیچ خط قرمزی ندارد و تلاش میکند اگر در عرصه حقیقی و در زمین واقعیت نمیتواند رضایت مردم را جلب کند دستکم در روایتها، روایت خود را بقبولاند یا روایتهای غالب را با تشکیک مواجه سازد و به اصطلاح آنان را خطخطی کند!
البته این مسئلهایست که بهصراحت از سوی رسانهها و قلمبهدستان جمهوری اسلامی عنوان میشود و آنان هیچ ابایی از بیان آن ندارند که بر آن هستند به جنگ روایتها بروند و روایت خود را در فضای رسانهای غالب سازند.
به مورد و نمونه پهلویها بازگردیم. از دی ماه ۱۳۹۶ که در تجمعات خیابانی اعتراضی در ایران شعارهایی به نفع «رضا پهلوی» سر داده شد، پروپاگاندای رسانهای علیه رضا پهلوی و به صورت کلی خاندان پهلوی اوج گرفت. ضرورت هدفقرارگرفتن پهلوی به عنوان یکی از آلترناتیوهای جمهوری اسلامی چنان عیان بود که سایتهای حکومتی نیز ضرورت آن را گوشزد میکردند.
چنانکه «محمد عبداللهی»، که به عنوان یکی از قلمبدستان سایتهای حکومتی فعالیت میکند، در تیر ۱۳۹۸ گوشزد کرد که یکی از روایتهایی که در تلاش است بر سر جمهوری اسلامی آوار شود روایت «انقلاب اشتباه بود و عصر پهلوی بهشت!» است. او در یادداشت خود بهصراحت این را «روایتسازی شیطانی» خواند و نوشت در برابر این روایت، باید ضدروایتی چنین درست شود: «ریشه همه مصائب و مشکلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ما پهلویها و لیبرالها هستند»!
در مسیر روایتسازی علیه پهلوی بین کاربران کارگزار نظام در توییتر و وبسایتهای حکومتی پاسکاری و بدهبستان نیز صورت میگیرد. چنانکه به عنوان نمونهای دیگر در دیماه ۱۳۹۸ سایت حکومتی «مشرق» مدعی شد که رضا پهلوی در ازای دریافت حقوق بالا درخواست همکاری با جمهوری اسلامی را داده است. منبع این ادعا چه بود؟ توییت یک کاربر «ارزشی» که با نام مستعار توییت میزند.
روایت این سایت حکومتی را بخوانیم: «کاربر "رزنانس" در تازهترین پست خود از پیشنهاد چند سال قبل رضا پهلوی به جمهوری اسلامی پرده برده برداشته است که نشان میدهد کنایههای کاربران صحت داشته و او به جز پولگرفتن و خرجکردن هنر دیگری ندارد! گفته میشود رضا پهلوی چند سال پیش از این از طریق واسطههایی به ایران پیام داد (و البته در یک جلسه هم مطرح کرد) که اگر جمهوری اسلامی حقوق ماهیانهای - که مبلغ نسبتا بالایی هم بود - برای من در نظر بگیرد، دیگر علیه آن فعالیت سیاسی نمیکنم! وی البته گفته بود در خصوص فعالیت سیاسی مادرش نمیتواند تضمینی بدهد. اما پاسخ ایران در همان زمان ناگفته هم روشن بود: خاندان منحوس پهلوی به اندازه کافی از این مملکت بردهاند که بهتر به فکر روزی باشند که باید اموال مردم را بازگردانند»!
برای هر کسی که اندک آشنایی با فضای سیاسی داشته باشد دروغبودن روایت بالا آشکار است، ولی آشکار است که این روایتها برای ناظران ساخته نمیشوند؛ این روایتها برای پاسداری از خاطر حامیانی است که جمهوری اسلامی در این سالهای پرآشوب نگران است آنان از دست بروند_ حامیان ایدئولوژیکی که اگرچه در قیاس با مخالفان و ناراضیان پرشمار نیستند، برای نمایشهای ایدئولوژیک خیابانی کافی هستند!