در ۲۷ آبان ۱۳۹۹ بود که «محمدرضا یزدی» فرمانده سپاه «حضرت محمد رسولالله تهران بزرگ» از بخشی از فعالیتهای سایبری سپاه در فضای مجازی پرده برداشت و به فعالیت دستکم ۱۴۴ گردان سایبری در فضای مجازی اشاره کرد؛ گردانهایی که البته فقط در سپاه خلاصه نمیشوند و قطعا در حوزههای دیگر - بهویژه بسیج - نیز مشغول هستند.
محمدرضا یزدی در توضیح فعالیت این گردانها گفت: «لشکر سایبری سپاه تهران متشکل از ۱۴۴ گردان سایبری در فضای مجازی اقدام به انجام کارهای آموزشی از جمله در حوزه کرونا، مهارتافزایی و بصیرتافزایی و رفع ابهامآفرینیها و دروغگوییهای معاندین در این فضا کردهاند.»
نکته جالبتوجه در سخنان این فرمانده سپاه اشاره به مفهوم «لشکر سایبری سپاه تهران» است که نشان میدهد فعالیتهای هدفمند سپاه پاسداران در فضای مجازی چه اندازه هدفمند و گسترده و شدید جلو میرود و سپاه چه اندازه خواهان تسلط بر فضای مجازی است.
لازم به یادآوری است که هر گردان شامل ۵۰۰ تا ۸۰۰ سرباز است و ۱۴۴ گردان سایبری به معنای فعالیت دستکم ۷۰هزار نیرو در قالب لشکر سایبری سپاه تهران است. این بسیار عدد بزرگی است و اگر اغراق نباشد و یا حتی نیمی از آن راست باشد نشان میدهد سپاه پاسداران در حوزه تخریبگری در فضای مجازی هزینههای بسیار سنگینی کرده است.
البته این نخستینبار نیست که عبارت «گردانهای سایبری سپاه» به کار میرود. در ۱۱ شهریور ۱۳۹۴ نیز «خبر آنلاین» در گزارشی از فعالیت همین سپاه محمد رسولالله درباره فعالیت و تعداد اعضای گردانهای سایبری گفته بود: «گردانهای عملیات فرهنگی سپاه حضرت محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ از سال گذشته تحت آموزشهای تخصصی و پیشرفته در حوزههای مختلف قرار گرفتهاند. اعضای فعال گردانهای یادشده بیش از سه هزار نفر هستند که هر گردان دارای گروهانهای تخصصی در حوزههای مختلف تولیدی، دیداری و شنیداری، شبکههای اجتماعی، بازی و انیمیشین، گرافیک و نظایر آن است.»
لازم است اشاره شود که سپاه محمدرسولالله تهران بزرگ زیر نظر «قرارگاه ثارالله» در تهران فعالیت میکند که بیش از آنکه یک قرارگاه نظامی باشد یک قرارگاه امنیتی است که «مسئولیت امنیت پایتخت» را بر عهده دارد. البته وقتی از دید سپاه پاسداران و فرماندهان آن از امنیت سخن میگوییم احتمالا منظور روشن باشد. در واقع منظور از امنیت پایتخت از دید قرارگاه ثارالله همان سرکوب اعتراضات و تظاهرات سراسری مردمی است.
از اینرو میتوان گفت آن ۱۴۴ گردان سایبری عملا بخشی از جریان سرکوب هستند که زیر نظر قرارگاه امنیتی ثارالله فعالیت میکنند. در واقع نباید سرکوب را منحصر به باتوم و گلوله در خیابان و هنگام تظاهرات دانست، بلکه بخشی از جریان سرکوب در فضای مجازی شکل میگیرد که به عنوان نمونه میتوان به گزارشدادن (ریپورت) متعدد چهرهها و صفحههای مخالف جمهوری اسلامی در اینستاگرام و توییتر اشاره کرد که در برخی موارد به بستن آن صفحات منتهی میشود.
این سرکوب در فضای مجازی البته همانند سرکوب در خیابان با توجیهاتی شکل میگیرد که نقش کاور و روپوش را بازی میکند. چنانکه محمدرضا یزدی در همین سخنرانی در توجیه این سرکوب مجازی گفته بود: «همواره تلاش میکنیم با حضور در فضای مجازی کاری کنیم تا با کسانی که میخواهند جوانان ما را فریب دهند، مقابله کنیم و با ارائه آموزشهای لازم جوانان را در برابر دروغآفرینیها و تردیدآفرینیها به نوعی واکسینه کنیم.»
البته جمهوری اسلامی همانطور که پیش از این نشان داده است، تلاش میکند در بخشهای به اصطلاح دانشگاهی و فرهنگی خود، زمینههای نظری چنین سرکوبی را در عرصه مجازی فراهم کند. چنانکه «جواد آزادی» که با عنوان «پژوهشگر دانشگاه امام صادق» به گفتگو و مصاحبه تن میدهد، در گفتگویی در مرداد ۱۳۹۹ با عنوان «تعبیر تلخ از حاکمیت سایبری در ایران»، بر لزوم بسط «گفتمان مقاومت و استکبارستیزی» در فضای مجازی تاکید کرد.
جواد آزادی در این گفتگو از اینکه جمهوری اسلامی بر فضای مجازی «حاکمیت» ندارد اظهار ناراحتی میکند و میگوید: «مسئولان کشور زمانی میتوانند نقض حاکمیت سایبری را پیگیری کنند، که ظرفیتهای لازم برای اعمال حکمرانی را در اختیار داشته باشند. ... بلکه لازم است یک جریان فکری در کشور شکل بگیرد و گفتمان "مقاومت، تولید، عزت، ما میتوانیم و استکبارستیزی" را که در فضای واقعی از عناصر کلیدی موفقیتهای کشور است، تا فضای مجازی امتداد دهیم. به طور کلی همه کارشناسان و فعالین فضای مجازی را دعوت میکنم تا خط مشیهای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را در سپهر سایبری دنبال کنند.»