«دیشب فقط در یک شیفت هشت تن از هموطنانمان را از دست دادیم، هشت تن از هموطنان ما؛ یکی دختری ۲۳ ساله بود، بدون هیچ بیماری، بدون هیچ سابقه بیماری و یکی پسری ۲۹ ساله، آقای ۳۰ ساله، خانم ۵۰ سالهای که تا یک ساعت قبل داشت با من صحبت میکرد و تعجب میکرد که چرا حالش بدتر شده است، فقط همین.»
این سخنان یک پرستار در بیمارستان کامکار قم بوده است که در روزهای نخست اسفند ۱۳۹۸ چنین گزارش نگرانکنندهای را از طریق اینستاگرام خود منتشر کرد. با توجه به اینکه قم - به گفته بسیاری از متخصصان - منشا شیوع ویروس کرونا در ایران بوده است، احتمالا باید از چنین مشاهدات بلاواسطه و گزارش از آن مشاهدات استقبال کرد و تلاش کرد تا با روایتهای بیشتر و موثق از این دست، همگان را نسبت به خطرات کرونا آگاه ساخت ولی مسئله این است که در ایران داستان کاملا برعکس است؛ چنانکه همین پرستار به «جرم» بیان همین جملات، سه روز در بازداشتگاه به سر برد: «پرستاری که در فضای مجازی اقدام به ارائه آمارهای کاذب از تعداد فوتیهای کرونا در قم نموده بود و موجب تشویش اذهان عمومی شد، بازداشت و سه روز نیز در بازداشتگاه نگهداری شد.»
این جملهای که در بالا خواندیم، از زبان «علی مظفری» - رییس دادگستری شهر قم - بوده است. علی مظفری در ادامه مدعی شد که این اقدامات در راستای تامین «آرامش روانی» جامعه است و بر لزوم اطلاعرسانی صرفا از راه «مبادی رسمی» تاکید کرد.
این دست سخنان این روزها عبارات نسبتا آشنایی هستند. دهها تن در ایران این روزها بازداشت میشوند به «جرم» آگاهیرسانی درباره بحران کرونا. «حسین امیرلی» - جانشین رییس پلیس فتا - نیز در شرحی از فعالیتهای پلیس فضای مجازی در این روزها که بحران کرونا بر زندگی ایرانیان سایه افکنده است، گفت: «در این راستا و بر اساس رصد و تحلیل فنی اخبار، اطلاعات و کلیپهای منتشره در فضای مجازی با موضوع کرونا ویروس تاکنون ۹۹۸ مورد مجرمانه احصا و از این تعداد ۹۷۴ مورد شناسایی و ۳۱۶ مورد پرونده قضائی تشکیل شده است. همچنین ۲۹۹ مورد نیز با تذکر تلفنی، نسبت به حذف محتوای مجرمانه از تارنمای خود اقدام کردهاند.»
اگرچه پرسش اصلی از امثال علی مظفری و حسین امیرلی و مقامات بالادست آنها این است که آرامش روانی جامعه را اطلاعرسانی صحیح، درست و موثق تامین میکند یا بازداشت پرستارانی که چندین تن از همکارانشان این روزها جان باختهاند و علاوه بر فشار سنگین کاری، زیر فشار سنگین روانی نیز به سر میبرند. در واقع نکته شگفتانگیز ماجرا اینجاست که در حالیکه باید در چنین بحران خانمانسوزی همه پتانسیل کشور برای کاهش این بحران بسیج شود، جانشین رییس پلیس فتا با افتخار از تشکیل صدها پرونده قضایی در ارتباط با موضوع کرونا میگوید که «جرم»شان تنها اطلاعرسانی درست - یا دستکم اطلاعرسانی متفاوت از نظر و دیدگاه دولت - بوده است.
صداوسیما که این روزها مانند بیشتر موارد نقش منفی بازی میکند و عملا تبدیل به توجیهگر بیکفایتی حکومت در چگونگی مقابله با بحران کرونا شده است، حتی به زبانهای محلی ایرانی نیز گزارشهایی تولید میکند تا ثابت کند که فضای مجازی ایجادگر «ترس و وحشت مردم» از این بیماری بوده است. خبرگزاری صداوسیما در گزارشی که به زبان ترکی آذربایجانی از تبریز تهیه کرده است نوشته است: «در این میان برخی رسانههای معاند و صفحات مجازی با اخبار جعلی موجب ترس و وحشت مردم از این بیماری شدهاند. در واقع ویروس ترس از ویروس کرونا خطرناکتر است و مردم باید در این ارتباط اخبار را از مراجع رسمی و قابل اعتماد دریافت کنند.»
در واقع از آنجا که در پای هر بحرانی در ایران، گریبان فضای مجازی از سوی حکومتیها باید گرفته شود، در بحران کرونا هم این یقهگیری فراموش نشده است و خبرنگار ایرنا - خبرگزاری رسمی دولت - در یادداشتی از بیتوجهی به اطلاعرسانی دولت انتقاد میکند و مینویسد: «در این بین کانالهای معاند نیز بیکار ننشستهاند و سعی دارند با زیرسوال بردن اقدامات دولت در خصوص مقابله با گسترش ویروس کرونا و خدمات رایگان مراکز بیمارستانی به بیماران و افراد مشکوک به کرونا، از آب گلآلود ماهی بگیرند.»
به نظر میرسد بهتر است هواداران نظام پیش از اینکه این بحران فراگیر را گردن «کانالهای معاند» بیندازند، چارهای برای تناقضگویی مقامات نظام بیندیشند؛ آن هم در حالی که خامنهای در سخنان نوروزی خود گفته بود احتمال این وجود دارد که آمریکاییها این ویروس کرونا را مخصوص ایرانیها تولید کرده باشند، چند روز بعد و در همان فروردین ۹۹، معاون وزیر بهداشت با قاطعیت این فرضیه خامنهای را رد کرد و گفت این ویروس قطعا از چین وارد شده است.
با چنین تناقضگوییهایی چه جای اعتماد به نظام از سوی مردم؟