«یک جدول تهیه کردم و گفتم هر روز سه دانشآموز در ساعات مختلف به مدرسه بیایند. مثلا از ساعت هشت تا ۱۰ صبح یک نفر و از ۱۰ تا ۱۲، نفر بعد و ۱۲تا دو بعد از ظهر، نفر سوم. کلاس را بعد از خروج هر نفر با آب و وایتکس ضدعفونی میکنم و از بچهها میخواهم که دستهایشان را مرتب بشویند. تا الان هر کدامشان سه بار به مدرسه آمدهاند و درسهایشان را یاد گرفتهاند. این روش را تا هر زمانی که کرونا ریشهکن شود، دنبال خواهم کرد.»
این روشیست که جناب «محمدجعفر اسلامی» - معلم روستای خرمازرد - در شهرستان مراغه در استان آذربایجان شرقی به کار بسته است. به گفته او هیچیک از ۱۲ دانشآموز مدرسهاش به اینترنت دسترسی ندارند و او برای اینکه دانشآموزانش از آموزش بیبهره نمانند این روش را به کار میبندد. او تاکید میکند که حتی آموزش تلویزیون نیز بیشتر بهدرد سطح متوسطه میخورد نه سطوح پایینتر.
در واقع علیرغم وعدههای مسئولان مبنی بر دسترسی شهروندان به اینترنت - خصوصا در این روزهای کرونایی - شهروندان و هممیهنانی که در مناطق محروم زندگی میکنند به اینترنت و طبعا، آموزش مجازی دسترسی ندارند. چنانکه وزیر آموزش و پرورش در فروردین ۹۹ به صراحت گفت: «بر اساس برآوردهای ما ۷۰ درصد دانشآموزان دسترسی به اینترنت، تلفن همراه، تبلت و وسیلهای که ارتباط را برقرار کنند دارند اما ۳۰ درصد مناطق آموزشی و مدارس دسترسی ارتباطی برای برقراری آموزشهای مجازی را ندارند.» او البته بعدا سخن خود را تکذیب کرد و گفت فقط زیر هفت درصد از دانشآموزان به اینترنت دسترسی ندارند!
حتی سایتهای حکومتی و متعلق به سپاه پاسداران نیز به این مشکل اذعان میکنند. به عنوان نمونه «تسنیم» در گزارش خود آورده است: «بیشتر روستاهای سیستان و بلوچستان با مشکل عدم برخورداری از پوشش اینترنت و حتی در مواردی آنتندهی مواجه هستند؛ با این وجود به دلیل شرایط کرونایی قرار است برای دانشآموزان و دانشجویان، آموزش از طریق فضای مجازی انجام شود!»
یکی از اهالی روستایی این استان در گفتگویی حتی از مشکل آنتندهی میگوید دیگر چه رسد به دسترسی به اینترنت: «ما در این روستا آنتندهی برای خطوط همراه نداریم که بتوانیم با گوشیهای همراه به جایی زنگ بزنیم و برای برقراری ارتباط مجبور هستیم هر موقع از روز باشد به بالای یکی از قلههای کوه برویم و در آنجا تماس برقرار کنیم که همانجا هم به سختی آنتن پیدا میشود. ... با این حال مسئولین فقط وعده میدهند و حتی برقمان نیز بیشتر مواقع قطع میشود.»
البته مدیرکل ارتباطات و فناوری اطلاعات استان سیستان و بلوچستان پیش از این بر وضعیت فاجعهبار اینترنتی استان سیستان و بلوچستان انگشت تایید گذاشته بود و صراحتا گفته بود که کمتر از پنج درصد روستاهای سیستان و بلوچستان از ارتباط کامل مخابراتی (تلفن ثابت، اینترنت و تلفن همراه) برخوردارند. در چنین وضعیتی بحث از آموزش مجازی در این استان خندهدار نیست؟
این وضعیت البته مختص سیستان و بلوچستان نیست. همانطور که در ابتدای گزارش دیدیم مناطق محروم آذربایجان شرقی نیز از این وضعیت رنج میبرند و خوزستان نیز به همین ترتیب. یکی از معلمان خوزستانی در گفتگویی با آموزشکده توانا درباره وضعیت آموزش مجازی در این استان و تجربه خود میگوید: «از یک کلاس سی و چهار نفره در منطقه کمپلوی غربی، ۱۵ نفر از دانشآموزان به اینترنت دسترسی ندارند و البته تعدادی هم به گوشی همراه هوشمند دسترسی ندارند که به کلاسهای مجازی وارد شوند. روستاها و مناطقی هستند که در واقع جزء شهر اهواز هستند اما فاقد امکانات ابتدایی هستند و بچهها عملا از آموزش محروم شدهاند.»
همانطور که در بالا آمد حتی وبسایتهای حکومتی و شبهحکومتی در جمهوری اسلامی نیز این عدم یا سختی دسترسی به اینترنت برای دانشآموزان مناطق محروم را تایید میکنند. چنانکه نشریه «همشهری» - متعلق به شهرداری تهران - در گزارشی پیرامون این وضعیت گفته است: «شاید دانشگاهها به دلیل اینکه سالهاست آموزش مجازی را آغاز کردهاند و مخاطبان آن افراد بزرگسال هستند در این زمینه چالش کمتری داشته باشند، اما برگزاری کلاسهای آنلاین برای مدارس بهویژه در مقاطع تحصیلی پایین و استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد با مشکلاتی همراه بوده است.»