سریال «سر خط» - که از شبکه سه صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش میشود – با موضوع مدافعان حرم در سوریه در قالب طنز و کمدی ساخته شده و یکی از شاخهای اینستاگرامی سالهای اخیر در آن بازی میکند. همچنین برای اجرای برنامههای «بر خط شو» شبکه پنج سیما، برنامه «ویتامین خ» و مسابقه «خانواده باحال» در شبکه نسیم نیز از دیگر چهرههای معروف شبکههای مجازی استفاده شده است. در سریالهای «سرباز» و «محرمانه» و فیلم «بیحسی موضعی» نیز شماری از همین شاخهای اینستاگرامی بازی میکنند.
صداوسیمای جمهوری اسلامی در رقابت با شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و برای جذب مخاطب دستبهدامن شاخهای فضای مجازی شده است. البته این همکاری شرط و شروطی هم داشته است؛ صداوسیما از برخی از این افراد مشهور برای حضور در برنامهها، تعهد گرفته است تا در ده سال همه فعالیتهایشان در فضای مجازی تحت کنترل و با رضایت این نهاد جمهوری اسلامی صورت بگیرد. این چهرهها نیز با امضای این قرارداد، از جمله تعهد دادهاند که «در فضای مجازی پستی نگذارند که آبروی مدیران تلویزیون برود».
محمدحسین صوفی، دبیر شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، از این تعهد با عنوان «قرارداد معنوی» نام برده و گفته است: «صداوسیما و هر نهاد رسانهای باید دو قرارداد با چهرههای موردنظر منعقد کند؛ یک قرارداد مالی که بر اساس آن وجهی رد و بدل میشود و یک قرارداد حقوقی و معنوی که در آن گفته شود از زمانی که فرد همکاریاش را با صداوسیما شروع میکند، باید به اصول و هنجارهای رسانه عمل کند.»
علی صبوری، چهره اینستاگرامی که اکنون در سریال «سر خط» بازی میکند، از این تعهد ابراز رضایت میکند و میگوید: «به تلویزیون یک تعهد حرفهای ۱۰ساله دادهام که همه کارهایم تا ۱۰ سال آینده با اجازه مدیران سازمان باشد. این تعهد را یک روند حرفهای میدانم.» او در مصاحبهای دیگر این تعهد را کنترلشدن خود از سوی صداوسیمای جمهوری اسلامی میداند و میگوید خوشحال است که کنترل میشود.
آقای صبوری در پاسخ به انتقادهای برخی مخاطبان شبکههای اجتماعی مبنی بر اینکه افراد مشهور فضای مجازی نباید جای بازیگران حرفهای در صداوسیما را بگیرند، میگوید: «مخاطبان فضای مجازی تند هستند. زیرا وقتی هنرمندی پستی در اینستاگرام میگذارد با نظرات مختلفی روبهرو میشود ... به نظرم مخاطبان فضای مجازی خیلی واقعی نبوده و جعلی هستند.»
سینما نیز از این گزند در امان نمانده و در مواردی مجوز کارگردانی هم به شاخهای فضای مجازی داده شده است. یکی از آنها محمدامین کریمپور است؛ از چهرههای پرمخاطب در اینستاگرام که در مرداد ۹۹ کارگردانی فیلم بلند سینمایی «حکم تجدیدنظر» به تهیهکنندگی و نویسندگی رضا کریمی به او واگذار شد. این در حالی است که بسیاری از فارغالتحصیلان رشته سینما این روزها به دلایل و بهانههای مختلف نمیتوانند فیلمشان را بسازند.
مهسا ایرانیان، که با استندآپ کمدی در اینستاگرام مشهور شد؛ جواد خواجوی، که با لهجه مشهدی دوبلوری میکند و دابسمشهایش در شبکههای مجازی منتشر میشود و همچنین سهیل مستجابیان، که با برنامه دابسمش و لبخوانی در فضای مجازی معروف شده است، همگی از جمله چهرههای فضای مجازی هستند که هماکنون در شبکههای مختلف صداوسیمای جمهوری اسلامی یا در سینما به بازیگری و مجریگری مشغولند.
صداوسیما با این اقدام از سویی برای پیشبرد اهداف خود مانند تبلیغ حجاب اجباری و القای دیگر ایدئولوژیهای حکومتی از حضور این چهرهها بهره میبرد و از سوی دیگر سکان هنر را نیز به دست اینان میسپرد. مسئلهای که ضربه محکمی به پیکر نحیف هنرهای نمایشی در ایران خواهد بود.
این اقدام جنجالها و بحثهای بسیاری در پی داشته است. بسیاری از کارشناسان و مخاطبان، دعوت از این افراد غیرحرفهای برای ورود به عرصه هنرهای نمایشی آن هم بدون کنترل کیفی را امری نادرست دانستهاند. البته چهرهها و خبرگزاریهای حکومتی از این مسئله استقبال کردهاند. از جمله باشگاه خبرنگاران دانشجویی کشور (ایسکانیوز)، خبرگزاری رسمی وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، روند صداوسیما در بهکارگیری شاخهای فضای مجازی را هوشمندانه میداند و معتقد است که صداوسیما با این کار میتواند اشتباههای گذشته خود را جبران کند.
این خبرگزاری در بخشی از مقالهاش، که در ۲ تیر ۹۹ منتشر شد، رفتار برخی هنرمندان که در تلویزیون به شهرت رسیدند را به باد انتقاد گرفته و معتقد است این افراد مشهورِ فضای مجازی که به تلویزیون آمدهاند، با تعهدی که به صداوسیما میدهند در راستای خواست این نهاد حکومتی قدم برمیدارند و در این زمینه این سازمان با آنها مشکلی نخواهند داشت.
در بخشی از این مقاله آمده است: «در سالهای اخیر برخی از بازیگرانی که با سریالهای تلویزیونی خود را به قاب توجه رساندهاند بعد از پایان همکاریشان، ناهنجاریهای رفتاری از خود نشان دادهاند که هرگز در قامت بازیگر صداوسیما جای نمیگیرد. بخشی از مثال کلی این موضوع هم بازمیگردد به بازیگران زنی که در جعبه جادویی با حجاب ظاهر شدهاند؛ اما بعدها در فضای مجازی طوری خود را نشان دادهاند که به کلی با نقش که در تلوزیون بر عهده داشتهاند متضاد بوده است.»
همه این اتفاقات در حالی است که هنرمندان مطرح و نامی ایران مانند بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و جعفر پناهی به دلیل اینکه باور و نگاهشان را با حکومت تطبیق نمیدهند با قوانین دستوپاگیر و سانسور مواجه هستند و در مملکت خودشان حق فعالیت ندارند.
این روند جایگزینی غیرحرفهای افراد خالی از دانش چه بر سر هنرهای نمایشی میآورد؟