در ماجرای رومینا اشرفی و قتل دردناک او توسط پدرش، هواداران جمهوری اسلامی و نیز سربازان سایبری نظام، نقش قابلتوجهی برای منحرفکردن افکار عمومی از بحث اصلی بازی کردند. واقعیت آن است که رومینا اشرفی دختری ۱۴ ساله بود که با مردی حدودا ۳۰ ساله رابطه عاشقانه برقرار کرده بود و پس از اینکه خواستگاری این مرد از این دختر توسط پدر - بیشتر به دلیل اهل سنت بودن این مرد - رد شد، این دختر همراه با آن مرد از خانه فرار کرد و به خانه پدری و مادری او رفت.
پس از پیگیری پلیس و کشاکش قضایی، علیرغم اصرار رومینا مبنی بر اینکه او را به خانه پدرش بازنگردانند، او به حکم دادگاه به پدرش تحویل داده میشود و پدر نیز پس از مشورت با یک وکیل و اطمینان از اینکه در صورت قتل دخترش، مجازات سنگینی در انتظار او نخواهد بود، سعی در خفهکردن رومینا - که در خواب بود - میکند و پس از اینکه موفق نمیشود او را به فجیعترین شکل ممکن با داس به قتل میرساند.
در واقع دو مسئله در قتل رومینا بسیار برجسته است؛ یک اینکه دادگاه علیرغم اینکه دختر اعلام کرده بود در خانه پدر امنیت ندارد به آن پدر تحویل داده میشود و دوم اینکه قوانین قضایی در ایران در این باره چنان ناکارآمد هستند که خیال فتحالله اشرفی را از تبعات قتل رومینا اشرفی آسوده کردند. یعنی نه قانون بازدارندگی لازم را داشت، نه دستگاه قضا هوای رومینا را داشت. به عبارت دیگر در هر دو مورد پای جمهوری اسلامی وسط بود.
ولی از آنجا که یکی از تخصصهای سربازان سایبری برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی و روایات آن، واردکردن اطلاعات انحرافی (Disinformation) به مباحث مطرح روز است - در اینجا نیز با یک سلسله رفتارهایی مواجه بودیم که جز در بستر دیساینفورمیشن نمیتوان آنها را تحلیل کرد؛ یعنی وقتی پای نظام گیر است، انتشار هدفمند و عامدانه و گسترده اخبار و تحلیلهای دروغ یا غیردقیق در دستور کار قرار میگیرد. البته در مسئله رومینا و از آنجا که خبر اصلی قابل دستکاری چندانی نبود، اطلاعات انحرافی موجود بیشتر در قالب تحلیلهای گمراهکننده انجام گرفت.
در اینجا نمیتوان همه کامنتها و نظرات هواداران جمهوری اسلامی و سربازان سایبری را تحلیل محتوا و دستهبندی موضوعی کرد ولی میتوان به چند موضوع برجسته در جدل کلامی آنها اشاره کرد؛ موضوعاتی که نگاهی گذرا به صفحات اینستاگرامی و توییتری، میتوانست آنها را در چشم ناظران و مخاطبان برجسته کند.
از جمله مباحث انحرافی که آنها مطرح میکردند مقایسه سقط جنین با قتل رومینا بود. آنها خطاب به مخالفان جمهوری اسلامی و معترضان به قوانین ناکارآمد و ناعادلانه قضایی میگفتند اگر قتل رومینا بد است چرا با سقط جنین موافق هستید؟! در واقع همسانسازی سقط جنین و قتل رومینا از جمله مباحثی بود که آنان مطرح میکردند. قیاسناپذیری این دو مسئله آناندازه برجسته است که شاید نیازی به توضیح نباشد که مسئله سقط جنین، حتی در کشورهای دموکراتیک نیز هنوز چالشی اساسی است و هیچ حکم قاطعی که همگان پذیرفته باشند، درباره آن صادر نشده است. یعنی در دو طرف نزاع بین مخالفان و موافقان سقط جنین مباحث اساسی مطرح است و انسانها و نهادهایی حضور دارند که چه در موافقت یا در مخالفت خود، اهدافی عدالتجویانه را میجویند. این چه نسبتی با خفهکردن یک دختربچه در خواب و بعد قتل او با داس توسط پدری جنایتکار دارد که تمام ناظران خیرخواه جهان با هر گرایشی از آن بیزاری میجویند؟
بحث انحرافی دیگری که در جدال مجازی آنان با مخالفان برجسته بود، هشتگ «کاسبان خون» بود. سربازان سایبری نظام در بحثی کاملا نامتناسب با فضایی که در قتل رومینا آفریده شده بود، تلاش کردند این موضوع را به کودکهمسری ربط دهند و اینگونه فضاسازی کنند که مخالفت با کودکهمسری موجب قتل رومینا شده است!
این نیز مسئلهای به معنای واقعی کلمه بیربط بود. به این معنا که کمتر کسی از مخالفان که با قتل شنیع رومینا مخالفت میکرد اصلا به ذهن خود خطور داده بود که بخواهد این مسئله را ناشی از مخالفتها با کودکهمسری بداند. درواقع در اینجا مسئله اصلی قتل یک دختربچه توسط پدری جنایتکار بود که هیچ چیزی نمیتوانست آن را توجیه کند؛ فرار یک دختربچه با مردی دیگر توجیه قتل میشود؟ ضمن اینکه مگر اکنون کودکهمسری در کشور قانونی نیست؟ مگر قوانین ناعادلانه و ظالمانه تاییدکننده کودکهمسری در کشور نقض شده است؟!
بحث انحرافی دیگری که توسط سربازان سایبری نظام برجسته میشد، حمله به مخالفان و باورمندان به حقوق بشر و مدافعان رومینا بود که چرا آنان خواستار «قصاص» پدر رومینا هستند و تلاش میکردند اینگونه بنمایند که معترضان به قتل رومینا، خواستار اعدام پدر رومینا هستند! این نیز نزاع با حریفی است که در دنیای واقعیت وجود خارجی ندارد. اگر احساسات مردمی را کناری بگذاریم، کدام مدافع جدی حقوق بشر را میتوان نشان داد که خواستار «قصاص» - که تعبیری دینی و اینجا اسلامی است - برای فتحالله اشرفی شده باشد؟ انتقاد از نابازدارندگی قوانینی که عملا دختر را تبدیل به ملک شخصی پدر میکند، مساوی با خواست قصاص است؟!
البته در کنار این سه بحث انحرافی، بحثهای انحرافی دیگری هم مطرح میشد. ولی از این سه بحث میتوان به برجستهترین مباحث انحرافی در قتل رومینا اشرفی یاد کرد. فراموش نکنیم که دیساینفورمیشن و اطلاعات انحرافی اساسا در جستجوی حقیقت نیست بلکه تلاش میکند در راه حقیقتجویی غباری از تردید و انحراف بپراکند و خاک در چشم حقیقتجویان بپاشاند تا نتوانند مسیر را به راستی و درستی طی کنند.