ایده «شبکه ملی اطلاعات» را در ایران باید بسیار جدی گرفت. شورای عالی فضای مجازی و دیگر نهادهای مرتبط با فضای مجازی در ایران تلاش بسیاری دارند تا این ایده را محقق سازند. اگرچه این ایده با توجه به ضعفهای ساختاری جمهوری اسلامی چندان موفقیتی به همراه نداشته است ولی موفقیت کشورهایی همچون چین در پیادهسازی این الگو زنگ هشداریست برای ایرانیان که به یاد داشته باشند هر تصمیم شورای عالی فضای مجازی میتواند به مثابه جویباری باشد که رودخانه کمآبی به نام شبکه ملی اطلاعات را غنیتر سازد. از این رو آشنایی با این ایده، که آشکارا تلاشی علیه آزادی اینترنت است، بر علاقمندان به این مباحث و کنشگران مدنی ایرانی ضروری است.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که شبکه ملی اطلاعات در تعریف خود، خود را به عنوان «زیرساخت ارتباطی فضای مجازی» در ایران معرفی میکند تا بتواند در نقش زیربنای ارتباطات مجازی در کشور، و بنا به ادعای خود به کاربران حقیقی و حقوقی در همه بخشها - اعم از حقوقی و خصوصی - «خدمت» برساند.
هدف از داخلیبودن زیرساخت نیز به صراحت از زبان خودشان جاری شده است: «"شبکه ملی اطلاعات"، به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، شبکهای مبتنی بر قرارداد اینترنت به همراه سوئیچها و مسیریابها و مراکز دادهای است به صورتی که درخواستهای دسترسی داخلی برای اخذ اطلاعاتی که در مراکز داده داخلی نگهداری میشود به هیچ وجه از طریق خارج کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکههای اینترانت و خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود».
شورای عالی فضای مجازی در بیان چرایی شکلگیری این ایده نیز «مهمترین دلیل پیادهسازی این شبکه» در سال ۱۳۸۴ را «کاهش وابستگی به شبکه جهانی اینترنت» عنوان میکند و اذعان میکند که در آن سال قرار بود این ایده طی سه سال به بهرهبرداری برسد؛ گرچه هنوز - سال ۱۳۹۹ - این ایده کاملا محقق نشده است که چرایی عدم موفقیت آن نیز خود بحثی مستقل و جداگانه میطلبد.
تصمیمسازان و سیاستگذاران شورای عالی فضای مجازی و ایده شبکه ملی اطلاعات، مدل مطلوب خود را شبکهای اینترنتی میدانند که در مبادی خود بتواند سیستم «پالایش» قدرتمند داشته باشد و همانطور که خود در بیان ممیزههای مثبت آن میگویند از «حفاظتشدگی پیشگیرانه پیشفعال نسبت به تهدیدات شبکه جهانی اینترنت و دیگر شبکههای موجود مستقل داخلی» برخوردار باشد.
در یک مقاله بسیار مهم که اسفند ۱۳۹۸ در پایگاه رسمی شورای عالی فضای مجازی منتشر شده است و سه تن از جانب «معاونت راهبری فنی» آن را نگاشتهاند، از دو مدل کنترل اینترنت در روسیه و چین ارزیابی تحلیلی صورت گرفته است و در نهایت نویسندگان با صراحت گفتهاند که اگرچه این سه مدل از لحاظ شکلی تفاوتهایی دارند ولی: «به نظر میرسد در هر سه رویکرد، موضوع و حرف یکسانی با اشکال و ادبیات مختلف بیان میشود». آن حرف یکسان نیز روشن است؛ تلاش برای استقلال هرچه بیشتر از شبکه جهانی اینترنت. اگرچه در همین مقاله ادعا میشود که شبکه ملی اطلاعات لزوما مساوی با فضای مجازی کشور نیست و فضای مجازی اعم از شبکه ملی اطلاعات است.
برای مروری بر جزییات این مقاله نسبتا تفصیلی میتوانید آن را اینجا بخوانید ولی کافیست یک نمونه بیاوریم تا از تاثیرپذیری ایده شبکه ملی اطلاعات جمهوری اسلامی از مدل چین آگاه شویم. در تحلیل از مدل چین، نویسندگان نوشتهاند: «اخیراً دفتر اطلاعات شبکه اینترنت ملی چین اعلام کرده که استفاده کاربران از وبلاگها و دیگر خدمات این شبکه با نامهای مجازی ممنوع است و کاربران باید در فضای مجازی از نام و مشخصات حقیقی خود استفاده نمایند.»
اگرچه بر آن نیستیم که ادعا کنیم ایده استفاده از نام و مشخصات حقیقی در فضای مجازی، ایدهایست که سیاستگذاران فضای مجازی در ایران از چینیها برگرفتهاند، فراموش نکنیم که ایده «نظام هویت معتبر» یا همان تعیین هویت آنلاین - که امکان ناشناسبودگی در فضای مجازی را بسیار کم میکند - و اخیرا در همین شورای عالی فضای مجازی تصویب شده است، دقیقا همین روش را دنبال میکند.