«نبرد امروز همچنان جنگ روایتهاست.» این عبارتیست که نشریه «خط حزبالله» که توسط وبسایت علی خامنهای منتشر میشود آن را برای تشریح نبرد گفتمانی جمهوری اسلامی با گفتمان تغییر و تحول انتخاب کرده است. البته همانطور که از سران جمهوری اسلامی انتظار میرود آنها گفتمان رقیب و مخالف خود را به آمریکا و غرب و جان کری و خبرنگاران آمریکایی و اروپایی چسباندهاند و تلاش میکنند نشان دهند که کسانی که در مقابل گفتمان آنان جای میگیرند ریشه سیاسی در دولتهای خارجی دارند.
این خط چندین سال است توسط هواداران و کارگزاران رسانهای جمهوری اسلامی دنبال میشود و تلاش میشود انتقادها و مخالفتها با جمهوری اسلامی و ناکارآمدی و بیکفایتی آن تحت عنوان «روایت» دشمنان نظام طبقهبندی شود که مردم را نیز تحتتاثیر خود قرار میدهد. مردمی که به زعم این کارگزاران رسانهای از «سواد رسانهای» بیبهره هستند و از نگاه آنان تشخیص رسانهای ندارند و به سادگی روایت دشمن را میپذیرند.
به عنوان نمونه در یادداشتی به قلم یکی از کارگزاران رسانهای جمهوری اسلامی اینگونه آمده است: «ما در عرصه جنگ شناختی و اطلاعاتی نتوانستهایم قوی عمل کنیم و بارها اجازه دادهایم مثلا بیبیسی روایت اول را راجع به یک واقعه بسازد و در افکار عمومی تثبیت کند.»
بر این اساس است که اساسا فکت و سند و دقت رسانهای بیمعنا میشود و رسانههای پروپاگاندا در جمهوری اسلامی به خود اجازه میدهند تحت عنوان جنگ روایتها به جعل هر گونه دروغی بپردازند. در واقع به نظر میرسد جنگ روایتها دستآویز جمهوری اسلامی برای مشروعیتبخشی به دروغپردازی رسانهای و کارزار انحراف افکار است که سالهاست توسط این نظام دنبال میشود و البته در نظامهایی توتالیتر همچون نظام نازی آلمان و نظام شوروی و روسیه پوتینی نیز سابقه داشته است و دارد.
به عنوان نمونه در همان یادداشت بالا که در وبسایت جهاننیوز - که وابسته به حکومت است - منتشر شده، از برساختهشدن روایت برای مقابله با «روایت دشمن» بهصراحت دفاع شده است و گفته شده: «جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند "روایت بسازد"، "کنترل روایت" را به دست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند.»
یکی از میدانهای جنگ رسانهای جمهوری اسلامی، در شبکههای اجتماعی است. جمهوری اسلامی اگرچه بسیاری از شبکههای اجتماعی پرطرفدار را فیلتر کرده است ولی در عینحال از ارسال نیروهای سایبری خود به همان شبکههای فیلترشده غفلت نکرده است. نکتهای که گاهی به صراحت بیان میشود. به عنوان نمونه بارها و بارها فرماندهان بسیج و سپاه پاسداران از «گردانهای سایبری» گفتهاند که در شبکههای اجتماعی به «تولید محتوا» در راستای اهداف جمهوری اسلامی و پخش آن مشغول هستند و در این راه همچون کارمند عمل میکنند.
در یکی از آخرین نمونهها، فرمانده سپاه محمدرسولالله در تهران که زیر نظر قرارگاه امنیتی ثارالله فعالیت میکند، از فعالیت ۱۴۴ گردان سایبری گفت که در حداقلیترین برآوردها، حدود ۳۰هزار تا ۴۰هزار نیرو را در بر میگیرد. بسیج برای پیشبرد این خط حتی یک سازمان مستقل نیز تشکیل داده است و اکنون سازمانی با نام «سازمان فضای مجازی بسیج» تحت ریاست «مسلم معین» فعالیت میکند؛ سازمانی که یکی از دهها سازمان و دفتر مرتبط با پیشبرد پروپاگاندای رسانهای نظام است.
کارگزاران رسانهای جمهوری اسلامی رسما در تشریح خود از جنگ روایتها، حتی برخورد قضایی و امنیتی با منتقدان و مخالفان را نیز بهصراحت توصیه میکنند. به این بند از یادداشتی که در بالا اشاره شد و در وبسایتهایی چون «فارس»، «مشرقنیوز» و «جهاننیوز» منتشر شد دقت کنیم که چگونه حتی «برخورد جدی با شایعهپراکنان داخلی» را توصیه میکند: «سرعت و دقت در اطلاعرسانی دستگاهها (که رهبری همواره بر آن تاکید داشتهاند)، شفافیت، فراهمکردن بستر امن در شبکههای مجازی، برخورد جدی با شایعهپراکنان داخلی، رسواکردن جریان داخلی تحریف و دروغهایشان، حمایت از سربازان عرصه جنگ نرم که روایتهای صحیح را منعکس و منتشر میکنند ... میتواند با کمک این امتیاز بزرگ ملت ایران، صحنه جنگ را تغییر دهد.»