در اواخر اردیبهشت ۱۴۰۲ بود که مناظرهای با عنوان «فیلترینگ و فضای مجازی» با حضور محمد کشوری، مدیرعامل گروه طیف و روحالله مؤمننسب، عضو پیشین کارگروه فیلترینگ برگزار شد. نهاد برگزارکننده این مناظره انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد بود.
در اینجا نوع سخنانی که روحالله مومن نسب مطرح کرد مهم است. چون نگاه حاکم بر کارگزاران فیلترینگ در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و پنجرهای باز میکند تا از آن طریق بتوانیم تا حدی دریابیم این دست افراد با چه پیشفرضهایی به جهان بیرون مینگرند و با چه درکی از جهان و مفاهیم مدرن، به مبارزه با آزادی اینترنت میپردازند. روحالله مومننسب از جمله تندروترین ایدئولوگهای محدودسازی اینترنت در کشور است.
در این نشست مومننسب درباره دید خود نسبت به مفهوم محدودیت نه تنها آن را بد ندانسته بلکه تاکید میکند محدودیت «قطعا» سودمند است. او مشخصا گفته بود: «قطعا محدودیت، چیز مفیدی است و با ذات محدودیت موافقیم، اما ما باید تلاش کنیم قانون خوب گذاشته شود و خوب اجرا گردد». البته او در ادامه این محدودیت را برای افرادی دانسته است که میخواهند «فضا را به هم بریزند». بارز است که منظور مومننسبت از کسانی که خواهان به هم ریختن فضا هستند در واقع همان کسانی هستند که خواهان آزادی هستند.

مومننسب همچنین درباره دید خود نسبت به مفهوم «گردش آزاد اطلاعات» نیز سخنانی بیان کرد که در هیچ روایت و تفسیری از گردش آزاد اطلاعات – که یک اصطلاح مدرن جهانشمول است – نمیتوان آن را پیدا کرد. او گردش آزاد اطلاعات را زمانی مشروع دانست که به «امر به معروف و نهی از منکر» منجر شود.
مومننسب گفته بود: «اگر گردش آزاد اطلاعات منجر به امر به معروف و نهی از منکر شود، با آن موافقیم … مفهوم گردش آزاد اطلاعات این نیست که هر کس، هر جایی، هر کاری دلش بخواهد انجام دهد».
بدیهی است در چنین تفسیری از گردش آزاد اطلاعات اساسا دیگر جایی برای آزادی وجود ندارد چه رسد به آنکه این آزادی بخواهد به واسطه زیرساختها و امکانات سختافزاری و نرمافزاری حول جهان بگردد و اطلاعات مختلف را به این سو و آن سو ببرد. تصور کنید اگر کسی بخواهد اساسا پدیده و اصل «امر به معروف و نهی از منکر» را نقد کند. در تفسیر مومننسب از گردش آزاد اطلاعات این فرد چنین اجازهای ندارد. درواقع آنچه مومننسب شاید از بیان آن خجالت دارد این است که جمهوری اسلامی دقیقا در پی گردش کنترلشده اطلاعات است.
مخالفت و عناد صریح با مفهوم گردش آزاد اطلاعات نزد کارگزاران نظام اسلامی پیشینهای قابل توجه دارد. چنانکه در یادداشتی که در ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ در کیهان تهران منتشر شده بود فردی به نام «عبدالله علوی» گردش آزاد اطلاعات را یک «اصل آمریکایی» نامیده بود که برای «سلطه فکری و فرهنگی» استفاده میشود. کیهان زیر علی خامنهای – رهبر جمهوری اسلامی – اداره میشود و در نشریه تحت اداره او علیه گردش آزاد اطلاعات چنین نوشته شده بود:
«امروزه اصل جریان آزاد اطلاعات، یک اصل پذیرفته شده بینالمللی است؛ بهگونهای که کمتر کسی به خود جرات مخالفت علنی با آن را میدهد. اگر تاریخچه این اصل را بررسی کنیم، متوجه میشویم این اصل آمریکایی، برخلاف ظاهر فریبندهاش، دستاویزی برای سلطه فکری و فرهنگی بوده است».
بدیهی است گردش آزاد اطلاعات نه یک اصل آمریکایی، که یک مفهوم محترم جهانی است. نکته اینجاست که دولت ایالات متحده آمریکا در احترام به این اصل و حرمتنهی به آن به گونهای عمل میکند که اساسا رفتار جمهوری اسلامی با آمریکا را غیرقابل قیاس میسازد. چگونه میتوان گردش آزاد اطلاعات را یک اصل آمریکایی دانست وقتی از فرصتی که این مفهوم فرا میآورد علیه سیاستمداران و دولتهای وقت آمریکا نیز استفاده میشود. چنین دید معوج و ناقصی به جهان است که در آزادی اینترنت در ایران چنین خللهای سنگینی پدید میآورد.