واقعیت این است که در جمهوری اسلامی، فضای مجازی همیشه به عنوان یک عرصه تهدیدآمیز و مخاطرهآفرین نگریسته شده است و بالاترین مقامات درباره این مخاطره و تهدید مدام اظهارنظر کردهاند و تلاش کردهاند تا حد امکان آن را به عنوان یک تهدید جلوه دهند و آن را محدود سازند. به عنوان نمونه میتوان به اظهارات «محمدجعفر منتظری» - دادستان کل کشور - اشاره کرد که در دفاع از فیلترینگ و محدودسازی فضای مجازی حتی آن را عرصهای «ضدامنیتی» دانسته بود و در این باره گفته بود: «توهینها به مقدسات و آموزشهای مسائل ضد امنیتی، بیهویت کردن نسل جوان مسائلی است که در فضای مجازی باز آنها را میبینیم».
بر بنیاد چنین نگاهی به فضای مجازی است که در ایران، نهادهای عالی فراوانی در مقابله با این مسئله تشکیل شده است که از جمله میتوان به «شورای عالی فضای مجازی» اشاره کرد که به نوعی عالیترین نهاد رسمی مرتبط با فضای مجازی در ایران است. این نهاد در سال ۱۳۹۰ با دستور مستقیم خامنهای تشکیل شد. خامنهای در حکم خود، این نهاد را به عنوان یک «نقطه کانونی متمرکز برای سیاستگذاری، تصمیمگیری و هماهنگی در فضای مجازی» مدنظر داشت که از جمله به برنامهریزی و هماهنگی «به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از فضای مجازی» بپردازد.
شاید با توجه به ترکیب این شورا بتوان اهمیت آن را دریافت. رئیس جمهور در این شورا نقش رئیس را بازی میکند و رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از دیگر اعضای حقوقی این نهاد هستند. این شورا چندین عضو حقیقی هم دارد که در جایگاهی فروتر از اعضای حقوقی فعالیت میکنند و آنها را نیز خامنهای منصوب میکند.
در بخش اهداف و سیاستهای شورای عالی فضای مجازی به صورت روشنتری میتوانیم دریابیم که این شورا دقیقا چه چیزی را دنبال میکند و نکته آنجاست که از چهار بند آغازین اهداف ۱۳ بندی این شورا، نگاه امنیتی به فضای مجازی و برداشت تهدیدمحورانه از آن، محوریت دارد. این چهار بند آغازین در بخش اهداف و سیاستهای این شوراست:
«۱- مواجهه فعال و مبتکرانه با فضای مجازی در سطح ملی و جهانی و توسعه آن به میزان آمادگی قطعی نظام (از نظر فنی و محتوایی) برای استفاده از فرصت ها و مقابله با تهدیدات آن
۲- به حداقل رساندن اتکای کشور به کشورهای دیگر در استفاده از فضای مجازی و توابع آن در عرصه های فنی
۳- جذاب سازی و غنی سازی محتوا و خدمات بومی جهت پاسخگویی حداکثری به نیازهای داخلی
۴- آموزش عمومی و فرهنگ سازی در جهت بالابردن سواد اینترنتی، هشیارسازی مردم در مورد مخاطرات فضای مجازی و انگیزه دادن به مردم برای مقابله با مخاطرات آن در زندگی فردی و اجتماعی».
همانطور که از چهار بند آغازین درمییابیم این شورا عملا برای آن تشکیل شده است که بتواند دو هدف عمده را پیش ببرد. دو هدفی که کاملا در ارتباط با همدیگر نیز هستند؛ یک اینکه ارتباط اینترنتی ایران با جهان را به حداقل کاهش دهد اگر نتواند آن را قطع کند و دوم اینکه با «تهدیدات» فضای مجازی مقابله کند.
نگاهی به مصوبات این شورا تاییدکننده سخن بالاست. نخستین مصوبه این شورا در دی ۱۳۹۲ چنین عنوانی دارد: «تعریف و الزامات حاکم بر تحقق شبکه ملی اطلاعات»، و صراحتا بر آن است که این شبکه باید در پی آن باشد که رابطه کشور با اینترنت جهانی را قطع کند و در تعریف این شبکه مینویسد: «شبکهای کاملاً مستقل و حفاظت شده نسبت به دیگر شبکهها (از جمله اینترنت) با امکان تعامل مدیریت شده با آنها».
دیگر مصوبات این شورا نیز دقیقا در راستای چنین اهدافی تلاش میکنند و میتوانید آنها را در اینجا ببینید و بخوانید.
این شورا آناندازه در نگاه خامنهای مهم است که در سال ۱۳۹۴بهمنظور تحکیم جایگاه فراقوهای و موقعیتمحوری و کانونی شورای عالی فضای مجازی، طی حکمی دستور به انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته و موازی این شورا داد.
این شورا حواشی قابلتوجهی هم داشته است. از جمله میتوان به بهمن ۱۳۹۷ و درگیری لفظی «حسن روحانی» و «عزتالله ضرغامی» اشاره کرد. بنا به روایتی که «محمد ایمانی» - دبیر سیاسی کیهان - عرضه کرده است، ضرغامی - رییس سابق صداوسیما و عضو شورای عالی فضای مجازی - در آن جلسه به برخی از سخنان روحانی در زمینه فیلترینگ و فضای مجازی و حجاب اشاره میکند و آنها را با «ارزشهای اسلامی و انقلابی» معارض میخواند. روحانی عصبانی میشود و با خشم میگوید: «من نباید به شما پاسخ بدهم، پاشو برو بیرون! ضرغامی هم پاسخ میدهد که شما نمیتوانید اعضای شورا را بیرون کنید». روحانی خود از جلسه بیرون میرود و پس از ان نیز بنا به توصیه یکی از «مقامات عالی نظام» ضرغامی دیگر به جلسات شورای عالی فضای مجازی نمیرود.